چهار اصل بنائي در ايجاد حس امنيت در كودك
در ایجاد امنیت در کودک والدین چهار اصل زیر بنایی را باید رعایت کنند :
- باهم بودن اعضای خانواده :
به این مفهوم که اعضای خانواده اوقاتی را در کنار هم بگذرانند. در واقع امنیت ما در درجه اول از همنشینی با افرادی حاصل می شود که بتوانیم در ارتباطی صمیمانه به آنها اعتماد کنیم و از زندگی با آنها احساس کنیم در دنیایی امن و قابل اطمینان هستیم . این با هم بودن نه تنها برای کودکان که برای والدین هم احساس امنیت به ارمغان خواهد آورد .
- ابرازاحساسات :
والدین باید به کودک کمک کنند تا احساسات و نگرانیهای و خواسته های خود را ابراز کند . والدین باید تکنیکهایی را آموزش ببینند تا بتوانند از احساسات کودک خود مطلع شوند . ایجاد فضای امن ، گفتگو ، شنیدن حرفها و بازی تکنیکهایی هستند که والدین از طریق آنها می توانند از احساسات کودک خود اطلاع یابند .
- دلگرمی واطمینان دادن به کودک :
گام سوم در ایجاد امنیت عاطفی کودک دلگرم کردن او است . کودک باید بداند که والدینش برای محافظت از آنها چه خواهند کرد البته توضیح باید در خور فهم کودک و بر اساس نیازهای او تنظیم شود . مثلا برای یک کودک چهار ساله کافی است که بگوییم “مامان و بابا و دیگران مراقبند تا آسیبی به تو نرسد “. ولی این گفته برای نوجوان چهار ده ساله کافی نیست .
- کمک به دیگران :
کودکان نیز مانند بزگسالان از یاری رساندن به افراد نیازمند و کمک به دیگران احساس رضایت و امنیت می کنند خصوصا وقتی که به طور مستقیم وارد عمل می شوند و نقش مثبت و سازنده خود را در حل مشکلات مشاهده می کنند . این کمکها می تواند جمع آوری اعانه برای نیازمندان ، سیل زده گان و زلزله زده گان و… باشد
.وقتی کودکی دست پدرش را میگیرد و او را به طرف قفسه اسباببازی میبرد و با حرکات دست و صورت به او میفهماند که او را بلند کند تا اسباببازیاش را بردارد، در واقع سعی میکند مشکلش را حل کند. برعکس، کودکی که با گریه رفتاری تحکمآمیز در پیش میگیرد و چیزی میخواهد که پدرش هم خوب متوجه نمیشود، در نهایت پدر را عصبی میکند و خود نیز خشمگین و آزرده میشود و بیآنکه پاداشی تشویقکننده دریافت کند، کنار میکشد.توان تعامل با دیگران برای رسیدن به خواستهها به کودک اعتماد میدهد تا در دنیایی پیچیده فعالیت کند، در حالیکه ناتوانی در انجام این کار ناامنی فوقالعادهای در او ایجاد میکند.
در واقع درک کودکان از رویدادها سبب ایجاد اضطراب نمیشود. بلکه واکنشهای پدر و مادر به این رویدادها اضطراب به وجود میآورد.